دیروز تا 6 عصر فقط خوردم و خوابیدم و بعد از مدتها چند ساعتی تلویزیون دیدم
با سریال در پناه تو رفتم به زمان جوونی و شباهتم با خانم افشار که تو دانشگاه برام دردسر شده بود
اون موقع فکر میکردم حتما در آینده یکی مثل محمد عاشقم میشه !
وخبر نداشتم که فقط ازدواجم با یه دیوونه شبیه داستان سریال میشه
6 به بعد همه چی خوب پیش رفت و همه کارها انجام شد
ولی بی حوصلگیم همچنان برقرار بود
امروز به تلخی دیروز نیستم
پیاده روی صبح سرحالم کرده
روز اول
دلم خواست...برچسب : نویسنده : 2delamkhastf بازدید : 127